راننده تاکسی اسکناس رو گرفت و پرسید: 1نفری؟ مکث کردمو گفتم خیلی وقته!
فرستنده : 2964***0937
*************
دل ناله کند از من ، من ناله کنم از دل ، یارب تو قضاوت کن دیوانه منم یا دل؟
فرستنده : ژیلا
*************
وقتی تمام شیرها پاکتی اند وقتی همه پلنگها صورتی اند وقتی پهلوانانش دوپینگی اند ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند.
فرستنده : نادیا
*************
نمیدانم انگار کسی برایم نماز باران خوانده که این روزها اسمان چشم هایم همیشه بارانی ست...
فرستنده : دانش از تهران
*************
میان بازها یک باز تنهاست .... در اوج قله بی اواز تنهاست ... کبوتر با کبوتر هم غریب است... کبوتر با کبوتر باز تنهاست...!
فرستنده : 6271***0936
*************
دل هوای لاله زاران میکند ، بیقراری بهر یاران میکند ، چشمهایم ساکت و بی
اختیار ، خلوتم را اشکباران میکند ، یاد یاران در غروب غصه ها ، بار غم را
صدهزاران میکند.
فرستنده : 3346***0919
*************
به راه عمر صدها قصه دیدم - سفرکردم حکایتها شنیدم - نفهمیدم چه شد تا اینکه روزی - سرکوی رفیق بازی رسیدم - به هرباغی رسیدم از سرشوق - زهر دسته گلی یک شاخه چیدم - غلامم چاکرم لوتی بفرما - همینها شد همه عشق و امیدم - بدون هیچ حرفی یا سوالی - پیاله هرکسی داد سرکشیدم - ولی افسوس باهرکه نشستم - رفاقت کردم و خیری ندیدم - چشام بارونی و قلبم شکسته - از این دنیا و اهلش دل بریدم .
فرستنده : بهزاد راشاد
*************
وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بود ، زیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بود!
فرستنده : 2268***0938
*************
آنقدر از غم وفادیدم شدم شرمنده ی غمها ، بنازم غیرت غم نگذاشت مرا تنها.
فرستنده : سحر
*************
روزگاری جاده بودم جاده ای غرق تردد ، جاده ای کز رفت و آمد لحظه ای خالی نمیشد من که بسیاری غریبان را به آبادی رساندم عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود...!
فرستنده : میلاد
*************
تمام کوچه رنگ غربتم بود ، همیشه دوری از تو قسمتم بود ، کسی حرف مرا باور نمی کرد ، دلم تنهاترین هم صحبتم بود.
فرستنده : 6276***0913
*************
من اینجا تو آنجا ، نیمکتهای دنیا را چه بد چیده اند!!!
فرستنده : 7940***0939