اس ام اس عشقولانه | |||
کاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه ی فردا نبود کاش بودی تا برای قلب من زندگی این گونه بی معنا نبود کاش بودی تا لبان سرد من بی خبر از موج و از دریا نبود
هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمیتوانی او را ببخشی بدان که اشکال از کوچکی روح توست، نه از بزرگی گناه او
من از زندگانی آموختم چگونه اشک ریختن را ولی اشکهایم نیاموخت چگونه زندگی کردن را
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد.... عجب از محبت من که در او اثر ندارد.... غلط است هر که گوید : دل به دل راه دارد.... دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد |
عشق با لبخند شروع میشود با بوسه شکوفا می شود با گریه رشد می کند با ۱۱۰تمام می شود
یه عده آدم رو داشتن می بردن بهشت یه هو یه نیسان پر از آدم های جور واجور تخته گاز از بهشت میان بیرون یکی از آخونده می پرسه این دیگه چی بود میگن حضرت نوح !حضرت نوح بود کشتی شو فروخته نیسان خریده
برای شنیدن صدای که دوستش میداری همین لحظه هم بسیار دیر است، افسوس خواهی خورد زمانی را که آن سوی سیم ها کسی بی احساس میگوید:
برقراری ارتباط با مشترک مورد نظر مقدور نمی باشد !!!!
آخونده بالای منبر :
آهای خانومایی که مانتو میاد تا بالا باسنتون
آهای خانومایی که شلوار میاد تا بالای زانوتون
آی اونایی که ماتیک میزنید به لباتون...
آدم میمیره براتون !!!
تنها چیزی که می تواند در اوج لذت از زندگی ، خواب را از چشمان آدمیان برباید فقط یک چیز است
جیش !!!
نبرد رستم و لر:
چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
پاسخ لره : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!
چیه دیگه نمی خوای بدی؟
توبه کردی؟ وقتی یه بار دادی دیگه نباید جا بزنی....
دیگه روزی حداقل یک بار رو باید بدی
این قانون اس ام اس بازیه !
مردها 3 تا آرزو دارند
1.اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن
2.اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باشن
3.اونقدر که زنشون شک داره ، زن داشته باشن !
میدونی چرا کانـدوم شفافه ؟
چون حالا که اسـپرم ها به مقصد نمیرسن لا اقل از مناظر لذت ببرن !!!!
میدونی آمار دختر بازی در چه حیونی بیشتره؟
حلزون
چون هم ماشین داره هم خونه خالی !!!
یه نقطه ی قرمز توی آسمون حرکت می کنه
میدونی چیه ؟؟؟
اون قلب من که واسه تو پر کشیده نیست !!!. . . یه مگسه که ماتیک زده !!!
به لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
اگر طاووس برای ناز کردن و روباه برای فریب دادن وتمساح برای اشک ریختن وکلاغ برای قارقار کردن داشته باشی دیگر نیازی به زن گرفتن نداری
ترکه میره مهمونی، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ ترکه با خودش فکر میکنه: کی حوصله گریه بچه داره. بعد به صاحب خونه میگه: نه ممنون همینجا تو حال خوبه! صبح پا میشه بره دشتشویی یهو یه دختر جیگر میبینه میگه: شما دختر فلانی هستین، اسمتون چیه؟ دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟ ترکه میگه: من خر من گاو من الاغ من نفهم
چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش
عشق یعنی بزرگ کردن یک چیز به اندازه ی دنیا و کوچک کردن دنیا به اندازه ی یک چیز،زندگی کردن،تلف بودن،پلاسیدن،نطفه ای را پرورش دادن برای زندگی کردن،و این تکرار تکرار است،اگر زندگی را دوست داشتم هیچوقت موقع تولد گریه نمیکردم!!!
ای دوست دلت همیشه زندان من است
آتشکده عشق تو از آن من است
آن روز که لحظه وداع من و توست
آن شوم ترین لحظه پایان من است
میدونی هر بار که پلک میزنی من نفس می کشم؟ پس به کسی خیره نشو چون من خفه میشم
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه، گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه.
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!
مادر به پسرش: هیچ خجالت نکشیدی این همه کیک رو تنهایی خوردی، اصلاً هیچ به فکر خواهرت بودی؟
پسر بچه: آره مامان همه اش به فکرش بودم، که نکنه یک دفعه وسط خوردن کیک سر برسه!
اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائی ام را برداشت و رفت.
دومی: خوش به حالت! زن من تمام دارائی ام رو برداشت و نرفت!
دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی را می گی؟ اون یکی را گه چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است؟
تصویر چشمان تو را در رویا ها کشیدم، باغ گلی از جنس مریم ها کشیدم، تو گم شدی در جاده های ساکت و دور، من هم به دنبال نفس هایت دویدم
غضنفر ساعت سه نصفه شب مست و پاتیل میرسه در خونه، هرکار میکرده نمیتونسته کلید رو بکنه تو قفل در. خلاصه اونقدر سر و صدا میکنه تا زنش بیدار میشه، ازون بالا داد میزنه: اصغر اقا کلید بندازم؟! ترکه میگه: نه بابا کلید دارم، سوراخ بنداز!
غضنفر و زنش دعواشون شده بوده، با هم حرف نمیزدند. زن غضنفر وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای غضنفرمیگذاره که: منو فردا ساعت ۶ بیدار کن. صبح زنه ساعت ۱۰ از خواب پا میشه، میبینه غضنفر براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو زنیکه خر! ساعت شیشه
یه روز یه ترکه به پسرش می گه این جوری که تو داری درس می خونی در آینده حتی یه گوساله هم نمی شی. اصلا می دونی گوساله چیه ؟ پسر: آره که می دونم گوساله، کسیه که باباش گاو باشه
قزوینی ها زنگ در خونشونو روی زمین گذاشتم و روی دیوارشون نوشتن که بر پدر و مادر کسی که با پا زنگ بزنه
فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افت
ترکه برای درد بیضه میره پیش دکتر:دکتر به اونجاش دست میزنه میگه: الان چه حسی داری؟ ترکه میگه: دوست دارم دکتر
اس ام اس عاشقانه پیامک عاشقانه
دل من در سبدی , عشق به نیل تو سپرد نگهش دار , به موسی شدنش می ارزد
فرستنده : ن. حاجیوند
----------------o
/l\
JL
از طرف پینو کیو !
barat mimiram !
----------------o
/l\
JL
!az tarafe pinokio
ادامه مطلب ...
یک جانباز در اعتراض به عدم امکان ملاقات با نماینده حوزه انتخابیهاش،دیروز در مقابل مجلس خود را با بنزین به آتش کشید.
به گزارش «پارلماننیوز» و به نقل از شاهدان عینی وضعیت جسمی این جانباز بعد از این حادثه مساعد نبوده و با توجه به شدت سوختگی امکان زنده ماندن وی بسیار پائین به نظر می رسد.
گفتنی است، بعد از این حادثه این جانباز به بیمارستان منتقل شد
از ابولفضل سپهر، شاعری که در جنگ هم حضور داشته
(حرامیان حرامتان)
به جبهه ها، رشادتم
به سالها اسارتم
خنده صبح و شامتان
حرامیان، حرامتان
بقیه شعر در ادامه مطلب:
خودروهایی نظیر کادیلاک با تکنولوژی ۴۰-۳۰ سال پیش ساخته شده اند ولی با این حال از نظر امنیت در سطح بسیار بالایی قرار دارند.
میزان صدمه ای که به این دو خودرو وارد شده است را مقایسه کنید.
ادامه مطلب ...روز اسپندگان
جشن در شکوه آفرینش زنان و روز زن
در گاتها واژه « ارمُیتی » چهارمین فروزه اهورامزدا میباشد که معنی آن به زبان پارسی «آرامش» است. آرمیتی یا سپنتا آرمیتی که در “گاتها 40 بار از آن نام برده شده در دستور زبان اوستائی موئنث ( مادینه) میباشد . واژه گاتائی سپنتا آرمیتی که در اوستا به « سپندار مز:» یعنی ایزد بانوی نگهبان زمین تبدیل گردیده و ایرانیان هر سال روز پنجم اسفند را که نام روز با ماه برابر میشد در شکوه زنان جشن میگرفتند و مردان به زنان هدیه میدادند. در این روز زنان لباس نو میپوشند و انجام کارهای خانه بر عهده مردان بود. این جشن را جشن اسپندگان میگفتند با دستکاری هائی که در دوران ما در گاهنامه خورشیدی گردیده این جشن را به 29 بهمن
( که نام روز و ماه برابر میشوند) انداخته اند
در روز اسفند از ماه اسفند که برابر است با پانزدهم اسفندماه جشنی برپا می گشت که مردگیران یا مژده گیران بوده است. این جشن ویژه زنان بود و برای بزرگداشت آنان برپا می گشت. مردان برای گرامیداشت آن پیشکش داده و بخشش می کردند. زنان در آنروز فرمانروایی می کردند و مردان باید از آنان فرمان می بردند. در تاریخ گردیزی آمده است از اینروی این جشن را مردگیری می نامند که زنان با آزادی تمام می توانستند مرد زندگی خود را برگزینند.